همراه شو عزیز کین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمیشود...

۱۳۸۹ مرداد ۲, شنبه




ای کاش تو را نقشی برای کشیدن بود

 کاش بود و من برایت آسمان را نقش میزدم

ای کاش تو را ترانه ای بود سرودی بود

 کاش تو را حتا تکواژه ای برای بیان بود

ای کاش حنجره ای بود که میتوانست

یکبار فقط یکبار تورا آواز کند

ای کاش بود و من تا ابد

تنها به نام تو فریاد میزدم

فریاد میزدم آن قدر بلند

که مردمان سرزمین اشک بدانند

که عشق و آزادی 

که تمام زندگی در تو خلاصه میشود

ای امید....................

|پ.ن: دستانتان هنوز پس از 22 سال بوی خون میدهد. بعد  از آن کشتار بزرگ....